نرمال سازی ( Normalization ) یا به تعبیری هنجار سازی فرآیندی است در رابطه با بانک های اطلاعاتی که با دو هدف عمده زیر انجام می شود :
کاهش افزونگی اطلاعات ، به این معنی که اطلاعات فقط در یک مکان (جدول) ذخیره و در تمام بانک با استفاده از روابط منطقی تعریف شده (RelationShip) قابل دسترسی باشد .
حفظ یکپارچگی اطلاعات ، به این معنی که اعمال تغییرات بر روی اطلاعات ( نظیر ایجاد ، بهنگام سازی و حذف ) در یک مکان انجام و به دنبال آن آثار تغییرات در تمام بانک مشاهده گردد . برای روشن شدن مفهوم یکپارچگی بد نیست به مثال ذیل توجه نمائید :
فرض کنید در یک بانک اطلاعاتی دارای دو موجودیت کتاب و نویسنده باشیم . هر یک از موجودیت های فوق دارای المان های اطلاعاتی (Attribute) مختص به خود می باشند . به عنوان نمونه موجودیت "کتاب" دارای المان اطلاعاتی نام نویسنده و موجودیت "نویسنده " دارای المان های اطلاعاتی متعددی نظیر نام نویسنده ، آدرس نویسنده و ... باشد . در صورتی که در موجودیت "کتاب" یک رخداد (رکورد) ایجاد نمائیم بدون اینکه نام نویسنده آن را در موجودیت "نویسنده" ایجاد کرده باشیم ، دچار یک ناهمگونی اطلاعات خواهیم شد .
با توجه به اهداف فوق می توان گفت که فرآیند نرمال سازی از ناهنجاری های بوجود آمده به دلیل بروز تغییرات در بانک جلوگیری خواهد نمود . با اعمال فرآیند نرمال سازی ، یک بانک اطلاعاتی کارآ و مطمئن را خواهیم داشت .
فرآیند نرمال سازی ، فرم های متفاوتی دارد که انواع متداول آن به شرح ذیل است :
فرم اول نرمال سازی 1NF
فرم دوم نرمال سازی 2NF
فرم سوم نرمال سازی 3NF
فرم بویس کد نرمال سازی BCNF
فرم چهارم نرمال سازی 4NF
فرم اول نرمال 1NF
موجودیت و یا جدولی در فرم اول نرمال است که تمامی المان های اطلاعاتی آن ( منظور Attribute است ) یکتا و یا اصطلاحا" atomic باشند . برای روشن شدن این موضوع فرض کنید دارای موجودیتی با نام "فاکتور فروش " باشیم .
فاکتور فروش |
شماره فاکتور(کلید اصلی) |
با مشاهده موجودیت فوق متوجه این موضوع خواهیم شد که المان های کالا ، تعداد کالا و قیمت واحد کالا بیش از یک مرتبه در موجودیت وجود داشته و اصطلاحا" یک گروه تکرار را تشکیل می دهند . برای اجرای مدل فیزیکی این موجودیت ناچار خواهیم بود در طراحی جدول آرایه ای به طول ثابت ( به عنوان نمونه با ده عضو ) تعریف و در آن به ترتیب کالای 1 تا 10 را تعریف نمائیم .
مشکل : طراحی فوق ما را با دو مشکل عمده روبرو خواهد ساخت : اول این که کارائی بانک اطلاعاتی پائین خواهد آمد (اگر در آینده تعداد کالاهای فاکتور فروش بیش از 10 کالا باشد ، آنگاه مجبور خواهیم بود طراحی جدول مربوطه و متعاقب آن نرم افزارهائی که از آن استفاده می کنند را تغییر دهیم ) و مشکل دوم این که بسیاری از فاکتورها لزوما" دارای 10 کالا نیستند و بنابراین محتوی بسیاری از فیلدها در جدول فوق خالی (دارای ارزش Null) خواهد ماند و حجم زیادی از فضای دیسک هدر خواهد رفت .
راه حل : برای حل این مشکل کافی است تمامی گروه های تکرار و یا آرایه ها را از موجودیت خارج کرده و به موجودیت دیگری منتقل نمائیم . در چنین مواردی ، کلید اصلی موجودیت اول را به عنوان بخشی از کلید اصلی موجودیت جدید قرار داده و با تلفیق یکی دیگر از آیتم های اطلاعاتی موجودیت جدید که تضمین کننده یکتا بودن رکوردهای آن موجودیت ( جدول ) است ، کلید اصلی موجودیت ایجاد می گردد . بدین ترتیب ، یک ارتباط بین موجودیت پدر و فرزند بر اساس کلید اصلی موجودیت پدر برقرار خواهد شد .
مجددا" به موجودیت "فاکتور فروش " مثال قبل پس از تبدیل به فرم اول نرمال توجه نمائید :
ردیف های فاکتور فروش |
|
فاکتور فروش |
شماره فاکتور(قسمت اول کلید اصلی) |
شماره فاکتور(کلید اصلی) |
به طور خلاصه می توان گفت که هدف از فرم اول نرم سازی حذف گروه های تکرار و آرایه ها از موجودیت یا جدول است . فرآیند فوق ، می بایست بر روی تمامی موجودیت های بانک اطلاعاتی اعمال گردد تا بتوان گفت بانک اطلاعاتی نرمال شده در فرم اول است .
فرم دوم نرمال 2NF
موجودیتی در فرم دوم نرمال است که اولا" در فرم اول نرمال باشد و ثانیا" تمامی آیتم های (Attribute) غیر کلیدی آن وابستگی تابعی به تمام کلید اصلی موجودیت داشته باشند نه به بخشی از آن .همانگونه که از تعریف فوق استنباط می گردد ، فرم دوم نرمال سازی در خصوص موجودیت هائی بررسی و اعمال می شود که دارای کلید اصلی مرکب هستند ( بیش از یک جزء ) . بنابراین در مثال فوق موجودیت "فاکتور فروش " به خودی خود در فرم دوم نرمال است ولی موجودیت "ردیف های فاکتور فروش " که دارای کلید اصلی مرکب است ، نیاز به بررسی دارد .
مشکل : در صورتی که موجودیت در فرم دوم نرمال نباشد ، آنگاه با تغییر اطلاعات قسمت های غیروابسته به تمام کلید ، این تغییرات در یک رکورد اعمال می شود ولی تاثیری بر روی سایر رکوردها و یا جداول نخواهد داشت . در مثال فوق با تغییر محتوی قیمت واحد در موجودیت "فاکتور فروش " ، قیمت واحد کالا در یک فاکتور فروش اصلاح می گردد اما در سایر فاکتورها اعمال نخواهد شد .
راه حل : برای حل این مشکل کافی است موجودیت جدیدی ایجاد نمائیم و کلید اصلی آن را برابر با آن بخش از کلید اصلی موجودیت مورد بررسی که دارای المان های وابسته به آن است قرار دهیم ، سپس تمام المان های اطلاعاتی وابسته تابعی به این کلید را از موجودیت مورد بررسی خارج کرده و به موجودیت جدید منتقل نمائیم . در این حالت بین موجودیت جدید ایجاد شده و موجودیت نرمال شده ، بر اساس کلید اصلی موجودیت جدید ایجاد شده یک ارتباط پدر فرزندی تعریف خواهد شد . دقت کنید که بر عکس نرمال سازی فرم اول ، در این جا موجودیت موردبررسی فرزند بوده و موجودیت جدید پدر خواهد بود .
به مثال فوق برمی گردیم و فرم دوم نرمال سازی را بر روی آن اعمال می نمائیم . موجودیت "فاکتور فروش" دارای کلید مرکب نیست پس در فرم دوم نرمال بوده و نیاز به بررسی ندارد ، اما موجودیت "ردیف های فاکتور فروش" نیاز به بررسی دارد . در این موجودیت آیتم اطلاعاتی "قیمت واحد" وابستگی تابعی به آیتم کالا دارد که بخشی از کلید است نه کل کلید ، پس لازم است تا این موجودیت را تبدیل به فرم دوم نرمال نمائیم . بدین منظور موجودیتی به نام "کالا" ایجاد کرده ، کلید اصلی آن را برابر کالا قرار داده و آیتم قیمت واحد را از موجودیت ردیف های فاکتور فروش خارج نموده و به این موجودیت منتقل می نمائیم. مثال فوق پس از تبدیل به فرم دوم نرمال به شکل ذیل خواهد بود :
ردیف های فاکتور فروش |
|
فاکتور فروش |
شماره فاکتور(قسمت اول کلید اصلی) |
شماره فاکتور(کلید اصلی) | |
ارتباط بین موجودیت پدر و فرزند بر اساس کلید اصلی موجودیت پدر (کالا) |
||
کالا | ||
کالا (کلید اصلی) |
فرم سوم نرمال 3NF
موجودیت و یا جدولی در فرم سوم نرمال است که اولا" در فرم دوم نرمال بوده و ثانیا" تمام آیتم های غیر کلید آن وابستگی تابعی به کلید اصلی داشته باشند ، نه به یک آیتم غیر کلید .
مشکل : در صورتی که موجودیتی در فرم سوم نرمال نباشد ، آنگاه با تغییر آیتم یا آیتم های اطلاعاتی غیر وابسته به کلید اصلی در یک رکورد، تغییرات در سایر رکوردها اعمال نخواهد شد و دچار دوگانگی اطلاعات خواهیم شد (مثلا" یک مشتری با دو نام متفاوت) .
راه حل : کافی است آیتم های غیر کلیدی به هم وابسته را به موجودیت جدیدی منتقل و کلید اصلی موجودیت جدید را تعیین نمائیم ، آنگاه کلید اصلی موجودیت جدید را در موجودیت نرمال شده به عنوان یک کلید خارجی (Foreign Key) در نظر گرفت . در موجودیت "فاکتور فروش" مثال فوق آیتم نام مشتری وابستگی تابعی به آیتم کد مشتری دارد که خود یک آیتم غیر کلید است بنابر این باید نرمال سازی فرم سوم در خصوص آن اعمال شود . شکل ذیل نحوه انجام این کار را نشان می دهد :
ردیف های فاکتور فروش |
|
فاکتور فروش | ||
شماره فاکتور(قسمت اول کلید اصلی) |
شماره فاکتور(کلید اصلی) | |||
ارتباط بین موجودیت پدر و فرزند بر اساس کلید اصلی موجودیت پدر (کالا) |
ارتباط بین موجودیت پدر
| |||
کالا |
مشتری | |||
کالا (کلید اصلی) |
کدمشتری (کلید اصلی) |
فرم بویس کد نرمال BCNF
فرم بویس کد دارای مفهوم جامع تری نسبت به فرم دوم و سوم نرمال است . در فرم دوم و سوم نرمال بحث بر سر وابستگی تابعی آیتم های غیر کلیدی به کلید اصلی است . اما در فرم بویس کد ، موجودیتی در فرم بویس کد نرمال است که اولا" در فرم اول نرمال بوده و ثانیا" تمام المان های غیر کلیدی آن کاملا" وابسته تابعی به یک کلید باشند و نه چیز دیگر . نکته حائز اهمیت در این فرم این است که بحث بر سر وابستگی تابعی با یک کلید است نه فقط کلید اصلی. مفهوم فوق در خصوص موجودیت هائی که دارای چندین کلید هستند (Alternate Key) مطرح می شود .
فرم چهارم نرمال 4NF
این فرم در خصوص موجودیت هائی است که ارتباط بین المان های آن یک ارتباط چند ارزشه و یا چند به چند باشد . به عنوان مثال ، موجودیت کلاس درس می تواند شامل چندین دانش آموز و چندین معلم باشد. در چنین مواردی ارتباط بین معلم و دانش آموز یک ارتباط چند به چند می باشد . در این حالت با ایجاد یک موجودیت رابط مابین موجودیت های مذکور، مشکل ارتباط چند به چند حل خواهد شد (بسیاری از سیستم های مدیریت بانک های رابطه ای نظیر MSSQL از رابطه چند به چند پشتیبانی نمی نمایند ، یعنی نمی توان بین دو جدول یک رابطه چند به چند ایجاد نمود). معمولا" تمام المان های موجودیت رابط ایجاد شده بخشی از کلید اصلی است .
خلاصه
نرمال سازی فرم های دیگری نیز دارد که به دلیل نادر بودن و خاص بودن آنها در این مقاله به آنها اشاره نشده است . آنچه در خصوص نرمال سازی عمومیت دارد تا فرم سوم آن است ، یعنی در هنگام طراحی بانک های اطلاعاتی حتما" می بایست فرآیند نرمال سازی تا فرم سوم را انجام داد .
فرآیند نرمال سازی یک فرآیند تکراری (Recursive) است یعنی پس از هر مرحله نرمال سازی که منجر به ایجاد موجودیت های جدید می گردد ، فرآیند را باید از ابتدا تا انتها بر روی موجودیت های تازه ایجاد شده نیز اجرا نمود.
بیگمان برپایی اتوماسیون اداری در سازمانها، پیامدهای گریزناپذیری خواهند داشت؛ اما دامنه این پیامدها چیست و مرز آن کدام است و به ویژه، چه بخشهای، و ابزارها و سیستمهایی را در بر دارد؟
در این نوشتار کوشش شده است تا ـ پس از شناخت کوتاه ـ ابزارها و سیستمهای جانبی اتوماسیون اداری شناخته شود.
مجموعه سیستمهای نرمافزاری، سختافزاری و مخابراتی، که امکان گردش اطلاعات الکترونیکی را به صورت بدون کاغذ، میان کاربران درون و بیرون سازمان بر پایه اطلاعات رسمی و غیر رسمی مبتنی بر سیستمهای کاربردی و غیر از آن فراهم میسازد، سیستمم خودکار اداری (OAS) گویند.
سیستم اتوماسیون اداری وظیفه برقراری ارتباطات درون سازمان و نیز ارتباطات کارمندان با بیرون از سازمان را بر عهده دارد. ارتباط به بهبود هماهنگی فعالیتها و کیفی کردن کار کمک میکند.
پردازشگرهای متن، پست الکترونیکی، ارسال صدا و فکس، کنفرانس صوتی و تصویری، از ابزارهایی هستند که میتواند در این مجموعه به کار رود.
جایگاه OAS در ساختار سیستمهای اطلاعاتی
همانگونه که در شکل 1 دیده میشود، سیستم اتوماسیون اداری از سیستم کارتابل و مدیریت فرآیندها تشکیل شده، که با سیستم دبیرخانه، سیستمهای پردازش عملیات و سیستم بایگانی اسناد در ارتباط است. بنابراین در یک مجموعه کامل اتوماسیون اداری همه کارهای سازمان با سیستمهای نرمافزاری سازماندهی میشود.
امروزه با مدیریت فرآیندها در یک سیستم جامع نرمافزاری میتوان همه کارهای یک سازمان را به کمک ابزارهای پیش گفته، به خوبی سازماندهی کرد.
همانگونه که در شکل 2 نشان داده شده است، میتوان با سیستم مدیریت فرآیند، گردش فرمهایی که در سیستمهای پردازش عملیات (TPS) وجود دارند را در سیستم کارتابل به انجام رساند. بدین ترتیب، بدون نیاز به فرمهای کاغذی، تأییدهای دلخواه هر فرم تعریف میشود و با گردش آن در سیستم کارتابل، هر فرآیند تکمیل میشود. بنابراین اتوماسیون اداری فراتر از به کارگیری تنها یک سیستم کارتابل در سازمان است، اما به هر حال بخشی از آن به شمار میرود، ضمن آنکه باید توجه داشت که با به کارگیری سیستمهای یکپارچه که در آن همه فرآیندهای سازمانی با یکدیگر مرتبط هستند، میتوان به سوی سازمانی کامل حرکت کرد که هدف آن، گردش اطلاعات سریع، به موقع، با اطمینان و بدون استفاده از حتی یک برگ کاغذ، خواهد بود.
در شکل 1، ساختار اطلاعاتی سیستمهای اطلاعاتی نشان داده شده است و همانگونه که دیده میشود، سیستم اتوماسیون اداری در صورتی میتواند به طور کامل استقرار یابد که زیر ساخت درست در سازمان ایجاد شده باشد.
در واقع اتوماسیون اداری ناب، زمانی صورت واقع به خود میگیرد که شبکه ارتباطی، بستر نرمافزار و سختافزار، سیستم مدیریت پایگاه دادهها، سیستمهای پردازش عملیات و سیستمهای کاری مبتنی بر دانش فنی در یک سازمان به درستی به کار گرفته شود و در این صورت است که گردش اطلاعات سریع، به موقع و با اطمینان در سازمان انجام میگیرد و بر پایه آن میتوان به لایههای بالای سیستمهای اطلاعاتی دست یافت. بدین منظور، در ادامه به تعریف هر یک از مفاهیم یاد شده خواهیم پرداخت.
شبکه ارتباط اطلاعاتی
بستری است که به کمک آن میتوان اطلاعات ایجاد شده توسط یک واحد سازمانی را در اختیار دیگر بخشها نیز قرار داد.
ارتباط اطلاعاتی: حرکت اطلاعات یا داده از یک نقطه به نقطه دیگر است که به کمک ابزارهای الکتریکی، الکترونیکی، کابلهای فیبرنوری یا سیگنالهای مایکروویو (Wireless) انجام می پذیرد.
انواع شبکه ارتباط اطلاعاتی: مجموعهای است از ابزارها و وسایل متصل شده به یکدیگر که وظیفه ارتباط اطلاعاتی را به عهده دارند.
1ـ WAN
گسترهای جغرافیایی را با استفاده از ابزارهایی مانند تلفنهای راه دور، ماهواره و کابلهای زیر دریا پوشش میدهد. WAN معمولاً از کامپیوترهای مرکزی (HOST) و سختافزارها و نرمافزارهای ارتباطی گوناگون تشکیل میشود. نمونههای کاربرد WAN را میتوان در بانکها و سیستم رزرو بلیت خطوط هوایی یافت.
2ـLAN
گستره کوچکتری را پوشش میدهد؛ اما این تفاوت کمکم روی به تغییر دارد، چرا که دامنه LAN رو به گسترش است. LAN چند کامپیوتر شخصی ـ که در یک منطقه کوچک قرا ردارند ـ را به یکدیگر پیوند میدهد، مانندکامپیوترهایی که در یک یا چند ساختمان نزدیک به هم جای دارند.
سخت افزار و نرم افزار شبکه
شامل مجموعه سختافزار و نرمافزارهایی است که در شبکه استفاده میشود. سختافزار، دو گونه سرور و کاربر را در بر دارد و نرمافزار نیز شامل سیستم عامل سرور و کاربر است.
سخت افزارها از یک کامپیوتر مرکزی ـ که میتواند یک کامپیوتر شخصی پرقدرت با یک کامپیوتر کوچک باشد ـ و کامپیوتر کاربر ـ که بیشتر کامپیوتری است که میتوان پایینتری از کامپیوتر مرکزی دارد ـ تشکیل میشود.
نرمافزار سیستم عامل کامپیوتر مرکزی میتواند یونیکس، ویندوز NT یا 2000، ناول نتور و لینوکس باشد. سه گونه آخر از این سیستم عاملها در نرمافزارهای نوین به کار میرود. نرمافزار کامپیوتر کاربر نیز میتواند سیستم عامل ویندوز 98، 2000 یا XP داشته باشد.
سیستم مدیریت پایگاه دادهها
در تعریف ساده، نرمافزاری است که وظیفه تمرکز، مدیریت و دسترسی به اطلاعات در برنامهها را امکانپذیر میسازد. هماکنون، در بانکهای اطلاعاتی MS SQL Server و Oracle بیشترین کاربران جهان را دارند.
سیستمهای پردازش عملیات
سیستمهای نرمافزاری پایه در کارهای بازرگانی هستند که در سطح اجرای یک سازمان به کار گرفته میشوند. این سیستمها آنقدر برای یک سازمان مهم هستند که از کار افتادن آنها، به مدت حتی چند ساعت ـ برای سازمان یا سازمانهای وابسته ـ اشکالات بنیادین ایجاد میکند. نمونهای از این سیستمها عبارتند از: سیستم فروش، رزرواسیون هتل، حقوق و دستمزد.
سیستمهای پردازش عملیات در حوزههای مالی، منابع انسانی، تکنولوژی، بازار و اطلاعات مدیریت جای میگیرند و از طریق یک بانک اطلاعاتی با یکدیگر به تبادل اطلاعات میپردازند.
سیستمهای کاری مبتنی بر دانش فنی
این نوع سیستمها (ایستگاههای طراحی مهندسی و علمی) وظیفه ایجاد دانش نوین را به عهده دارند و این اطمینان را ایجاد میکنند که دانش نوین و تجربههای تکنیکی با فرآیند کسب و کار سازمان یکپارچه شده است.
بنابراین اگر بتوان کلیه مدارک ـ از مهندسی علمی تا مدارک معمول ـ یک سازمان را به گونهای سامان داد که اطلاعات ایجاد شده در یک پایگه داده ذخیره شود. میتوان انتظار داشت که هر سیستم بنابر نیاز خود از مجموعه اطلاعات به وجود آمده استفاه میکند.
به همین منظور در صورتی که سیستم بایگانی اسناد به گونهای سازماندهی شود که بتواند به کمک نرمافزارهایی ـ مانند فتوشاپ و اتوکد ـ فایلهای ساخته شده توسط آنها را استفاده کند، نیاز به اسکن و نگهداری برگههای چاپ شده آنها نخواهد بود و در نتیجه میتوان مستندات ایجاد شده در یک سازمان را مدیریت کرد.
سیستم مدیریت اطلاعات
با یک نگاه به این سیستم، می توان وضعیت کلی یک سازمان را، با توجه به اهداف تعیین شده برای سازمان، وضعیت کنونی (اطلاعات موجود در TPSها) و ارزیابی آنها دریافت.
در این سیستم رنگ یک حوزه با توجه به وضعیت آن نسبت به اهداف مشخص شده برای آن مشخص میگردد. برای نمونه اگر یکی از اهداف تعیین شده در حوزه بازار، میزان ریالی و فروش باشد، سیستم با
جمعآوری اطلاعات موجود در سیستم فروش و مقایسه آن با هدف تعیین شده میتواند بگوید که هدف به دست آمده یا نه؟ و با تعیین میزان اختلاف هدف با واقعیت، را تعیین کند.
سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری از مدلهای برنامهریزی خطی و غیرخطی یا مدلهای تصمیمگیری مدیران درباره یک مسأله ویژه استفاده میکنند. مدلهای برنامهریزی خطی و غیرخطی به منظور تعیین استفاده بهینه از منابع در اختیار سازمان، برای دستیابی به یک هدف ویژه به کار میروند. برای نمونه میتوان مدلهای سرانگشتی DEA, AHP, QFD را نامن برد.
QFD
مدلی است که در آن با استفاده از اطلاعات سهم بازار سازمان، وضعیت رقیبان، سهم بازار تازه و همچنین زنجیره ارزش نسبت به تعیین میزان سرمایهگذاری برای رسیدن به سهم جدید بازار تصمیمگیری کرد.
DEA
در این مدل میتوان اطلاعات گردآوری شده کارمندان یا بخشهای سازمان را پس از یکسانسازی آنها، به عنوان ورودی استفاده کرد که پس از حل مدل میتوان نتایج مربوط به مقایسه انجام شده میان کارمندان یا بخشها را دید. خروجی ایجاد شده در این مدل نشان دهنده آن است که کدامیک از کارمندان یا بخشها ـ با توجه به منابعی که استفاده کردهاند ـ بهترین خروجی یا تولید را داشتهاند.
AHP
یکی از روشهای ریاضی پشتیبانی تصمیمگیری مدیران است که از میان گزینههای گوناگون را درجه اهمیت و اولویت عوامل آن در مقایسه با یکدیگر وزنگذاری کرده، بهترین گزینهها را با اولویت محاسبه و پیشنهاد میکند. مانند پیشنهاد خرید چند ویدیو پروژکتور با عوامل قیمت، خدمات پس از فروش، معروفیت مارک و تواناییهای دیگر.
سیستم مدیران اجرایی
در این سیستم، هدف تعیین اثرات تصمیمات مدیریت در روند اجرای حوزه تصمیم است. در این سیستم با استفاده از گراف، روند کار در یک حوزه پیش و پس از تصمیمگیری نمایش داده میشود که با مقایسه آنها میتوان به این نتیجه رسید که تصمیم اتخاذ شده در روند اجرایی چه اثری داشته است.
ERP
گونهای روش اجرا و پیادهسازی سیستمهای جامع در سازمان است که با توجه به رویههای استاندارد موجود در سیستمهای جامع یکپارچه، سازمان استفاده کننده رویههای موجود خود را با این رویههای استاندارد مطابقت میدهد. از سوی دیگر نیازهای اطلاعاتی ـ که برای هر صنعت باید به گونهای ویژه در نظر گرفته شود را نیز در سیتمهای نرمافزاری اعمال میکند.
بهترین تجربهها در فرآیندهای کسب و کار
رویههای استانداری هستند که درون سیستمهای یکپارچه وجود دارند. این رویهها با استفاده از مدیریت فرآیندها میتوانند ـ با توجه به نیاز سازمان ـ توسط کاربر بر پایه نیاز، متناسب شوند.